گروه اقتصاد کلان پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ؛رشد کالبدی بی رویه و بدون برنامه شهرهای بزرگ و متوسط کشور در چند دهه گذشته،منجربه بوجود آمدن بافتهای جدید شهری در مجاورت شهرها و جابجایی ساکنان و کاربری های شهری به مناطق جدید شده که به دنبال آن به تدریج بافتهای قدیمی شهرها کارکرد و حیات اجتماعی- اقتصادی خود را از دست داده و این بافتها به سمت رکود و فرسودگی سوق پیدا کردهاند.شکل گیری برخی از محلات و مناطق شهرهای بزرگ بنا به دلایل متعدد به گونهای است که با ضوابط و معیارهای شهرسازی و معماری امروز به ویژه در کلان شهرها مغایرت دارد. این بافت به مرور زمان فرسودهتر شده و علاوه بر فرسودگی ابنیه، شبکه تاسیسات شهری آنها نیز فرسوده شده و کارکردهای شهری خود را از دست می دهند.از این بافت ها تحت عنوان بافت های فرسوده شهری یاد می شود.
بافت فرسوده[Rusty texture] عبارت است از بافتهای شهری که وجود عوامل و عناصر مختلف در آن، کاهش ارزشهای کیفی محیط زیست انسان را (از جنبههای کالبدی، عملکردی، زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی) فراهم میآورد و با نزول ارزشهای سکونتی، نوسازی در بافت متوقف میشود و میل مهاجرت در جمعیت ساکن فزونی مییابد.
بافت فرسوده به بلوک هایی اطلاق میشود که هر سه شرط ذیل را دارا باشند:
۱. ناپایداری: ۵۰% از بناهای موجود در بلوک ناپایدار بوده و از استحکام لازم برخوردار نباشند.
۲. نفوذناپذیری: حداقل ۵۰% معابر بلوک دارای عرض کمتر از ۶ متر باشد.
۳. ریزدانگی: حداقل ۵۰% عرصه ساختمانها در آن بلوک شهری مساحتی کمتر از ۲۰۰ مترمربع داشته باشند
بافتهای فرسوده به سه دسته زیر تقسیم میشود:
الف – بافتهای دارای میراث فرهنگی
ب – بافتهای شهری (فاقد میراث فرهنگی)
ج – بافتهای حاشیهای (سکونتگاههای غیررسمی)
حدود ۱۳۰ هکتار بافت ناکارآمد و فرسوده در کشور وجود دارد که بیش از یک سوم جمعیت کشور در این محدودهها ساکن هستند. فقر شهری و معضلات شهرنشینی در بافتهای فرسوده از معضلات جدی محیط های شهری است و باید به خوبی و با سرعت ساماندهی شود.دلایل زیادی وجود دارد که مردم ترجیح میدهند منازل خود را در این بافتها، نوسازی نکنند. نوسازی و بهسازی این نوع بافتها، توجه و اهتمام ویژه دولت و شهرداریها و همکاری مردم را میطلبد.
بافتهای فرسوده شهری، محلات فرسودهای در فضای شهری است که مسائل و پیچیدگیهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و شیوه خود را دارد .این محلات و بافتها از یک سو دارای ریشههای سکونتی ارزشمند با غنای فرهنگی، اجتماعی و معماری است و از طرف دیگر به جهت فرسودگی شدید، نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری و بهداشتی، وجود مشکلات اجتماعی و امنیتی و آسیبپذیری در برابر زلزله، سیل و آتش سوزی و نیز عدم تطابق با زندگی امروز شهری و شهرسازی مدرن دارای مشکلات رو بنایی و زیر ساختی هستند.
انواع مداخله در این بافتها براساس میزان وفاداری به گذشته در ۳ گروه بهسازی، نوسازی و بازسازی قرار میگیرند که هر یک تعاریف خاص خود را دارند و اقدامات ویژهای را میطلبند:
۱) بهسازی:
در این نوع مداخله اصل بر وفاداری به گذشته و حفظ آثار هویت بخش در آنهاست. فعالیت بهسازی با هدف استفاده ازامکانات بالقوه وبالفعل موجود و تقویت جنب های مثبت، وتضعیف جنبههای منفی از طریق حمایت، مراقبت، نگهداری، حفاظت، احیا، استحکام بخشی، وتعمیر صورت میپذیرد. دخالت در این بافتها مستلزم رعایت ضوابط و مقررات سازمان میراث فرهنگی است.
۲) نوسازی:
در این نوع مداخله حد وفاداری به گذشته از انعطافپذیری بیشتری برخوردار است و برحسب مورد از مداخله اندک تا تغییر را میتواند شامل شود. فعالیت نوسازی با هدف افزایش کارآیی و بهرهوری، بازگرداندن حیات شهری به بافت است و ازطریق نوکردن، توان بخشی، تجدید حیات، انطباق و دگرگونی صورت میپذیرد.
۳) بازسازی:
در این نوع مداخله نه تنها هیچ الزامی برای حفظ گذشته وجود ندارد بلکه با هدف ایجاد شرایط جدید زیستی وکالبدی - فضایی و از طریق تخریب، پاکسازی و دوباره سازی صورت میپذیرد.
مدیریت شهری در این زمینه چه اقداماتی را می تواند انجام دهد؟
در برخی شهرها، مهاجر پذیر بودن و اسکان مهاجرین در بافت های فرسوده باعث شده تا بر چهره این بافت شهری رنگ فقر بنشیند و نسبت به مناطق دیگری شهری رونق کمتری پیدا کند و سرمایه گذاری ها نیز در مناطقی غیر از این بافت شهری رخ دهد.از آنجا که ساکنان این مناطق توان ملی نوسازی ملک خود را ندارند و نیاز به سرمایه گذار بیرونی دارند شاهد فرسودگی این محله ها هستیم.ما می دانیم که حاشیه سود سازندگان در مناطق فرسوده شهر نسبت به سایر مناطق کمتر است و با توجه به افزایش معنادار قیمت مصالح ساختمانی شاهد کاهش بیشتر حاشیه سود سازندگان هستیم و در نتیجه منجر به ایجاد بیرغبتی بیشتری در سرمایهگذاران ساختمانی برای ورود به این محدوده از شهر شده است.
این مسئله را می توان با تدابیری که در طرح تفصیلی شهر و قوانین شهری اندیشید تا حد زیادی حل کرد.به عنوان مثال می توان با تراکم تشویقی و ضوابط ویژه ای که در طرح تفصیلی شهرها لحاظ می شود به روند نوسازی بافت فرسوده سرعت بخشید.
ضمن آنکه در مسیر ارائه بستههای تشویقی و تسهیلات بانکی به متقاضیان نوسازی بافت فرسوده، هیچ وقفهای نباید ایجاد شود و سیاست تخفیف عوارض ساخت وساز در بافت فرسوده هم باید تداوم یابد.
شهرداری و شورای شهر باید به کمک یکدیگر در دور جدید بسته حمایتی را در این خصوص تدوین و به کمیسیون ماده پنج ارسال کنند تا بتوانیم در عین حال که به ارتقای کیفیت و هدفمند شدن ضوابط کمک میکنیم از نظر مشوقهای تراکمی هم متقاضیان را کمک کنیم.
شورای شهر حتما نظارت خواهد کرد که در قبال حمایت هائی که می کند،طرح های اجرائی در بافت فرسوده باید شامل فضای سبز و باز، میدان گاههای شهری و ساماندهی گذرها، تامین خدمات درمانی، ورزشی باشد تا بتوانیم در ارتقای کیفیت زندگی نقش داشته باشیم چون اعتقاد داریم مردم علاوه بر مسکن مناسب به خدمات مناسب نیز نیاز دارند و اگر این اتفاقات بیفتد در روند نوسازی کالبدی حتما میتواند تاثیر مثبت داشته باشد.
نظر شما